روزنــــــــــه(نکته ها وحکایت های خـــــــزان بــی بــرگـــی)


     دانلـــــود کـتاب :مجموعه ای از کتابهایی  سودمند که خواندن آنها برای افراد نه تنها جالب بلکه بسیار مفید خواهدبود


    داستان های آموزنده                                  نکته های آموزنده

         

         گلچیــن اشعــــار                                                                    گزیده اشعار کردی         

                  

دانلود آهنگهای مذهبی

                

دانلود موسیقی کـــــــردی(هوره-گورانی-شعر کردی)


مناسبتهـــــــا


دانلود کلیپ موسیقـی کـــردی(فیلم)


دانلود آهنگ های فارسی

چه سکوتی است اینجا

خبری نیست ز یار
خبری نیست ز دوست
همه جا خاموش است
شهر تاریک شده
چه سکوتی اینجاست
بینِ من با دلِ افسرده و زار
نه صدای قدمی
نه حریمِ نفسی
نه نگاهی به درِ بسته و هجمِ قفسی
اوجِ گرماست ولی می لرزم از سرمای نبودنت برادرم

ﺩﻟﺘﻨﮓ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
" ﯾﺎﺩﺕ"
ﺭﺳﻮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ ..
" ﻗﻠﺒﻢ"
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ
ﻭ " ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ "
ﺑُﻐﻀﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ..

بغض سنگین

باز هم بیست سوم مرداد از راه رسید؛همان روز شومی که حادثه ی تلخ جدایی تورا


و درام آه واشک مرا رقم زد؛ آن غروب غم انگیزی که فریاد های تلخ من از کهکشان


 گذشت وبا بی رحمی تمام مرثیه تلخ رفتنت را سرود،تا غمهای مرا به درد ودردهایم را


به بغض وبغضهایم  را به اشک تبدیل نمود.


برادرم امسال سومین سالی است که با غم نبودنت روزگار را بسر می برم  .


 در نبود تو روزهایم    همه شب وشبهایم سرد وتاریک است. در نبود تو


   ستاره ها همه بی نور و بی رنگند،گلها همه زردند؛تما می صداها، صدای 


 بغض و اندوه اند ؛و باد انگار چون من بغضی سنگین  در گلو دارد   ومن پر از


سکوت سرد غم جانفرسای هجران توأم.



واین هم شعری از استاد جلال کوهی بمناسبت غروب نابهنگام وغریبانه ات

ده فته ر شیعرم؛ له نو وا برده ى

سه ونزى وه هارم ؛ سه رده وا برده ى

تا چه و واز کردم ؛ خوه م وه ته نیا دیم

ده سى هات بى ده نگ ؛ را خودا برده ى

.....ته رجمه......

دفتر شعرم را باد برد

سبزى بهارم را خزان با خود برد

تا چشمانم را باز کردم خودم را تنها یافتم

دستى از غیب آ مد و او را براى خدا برد....

شهادت حضرت ثامن الحجج


سالروز شهادت حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا(ع) تسلیت باد

 

امشب ای شمع گر از دیده رود اشک رواست

که شب ماتم جانسوز ولی نعمت ماست

امشب ای شمع چو من اشک بیفشان و بسوز

خاصه بر حال غریبی که غریب الغرباست

یا رب این آه غم انگیز ز کاشانه ی کیست

یا رب این ناله ی جانسوز غریبی زکجاست

شمع بر حال پریشان غریبی گرید

که گدازان جگرش از ستم زهر جفاست

جامه ی سوگ بپوشیم که ایام غم است

اشک ماتم بفشانیم که شب های عزاست

 

شاعر: دکتر قاسم رسا          

 


ادامه مطلب ...

عاشورا احیای سنت رسول خدا


عاشورا درس احیای سنت نبوی، عدالت علوی و صبر سبز مجتبوی و فریاد سرخ حسینی است.

عاشورا مرکز افشای یاران شیطان،نقطه مرکزی سربازی برای جبهه حق، پایگاه تمرین شهامت و

شجاعت،  مدرس تحلیل عرفانی آفرینش،  محراب شهادت و مقتل رضا به قضای ربوبی

است عاشورا سفره ی بزرگ روح انسان است ، در تداوم اعصار؛ عاشورا محتوای راستین زمان

است، در ملکوت زمین عاشورا ضربان قلب خورشید است، در سینه ی خاک. عاشورا بانگ رسای

همه ی انسانهاست، در همه ی تاریخ ، از همه ی حنجره های پاک خدایى. عاشوراآیینه تمام نماى

فریاد «هیهات منا الذلة »امام حسین است که هیچ سنگى توان شکستن آن را ندارد.عاشورا پیام

آور انقلاب سرخ علوى است که تا ستم و ستم پیشه در جهان وجود دارد، هرگز از جوش و

خروش باز نمى ایستد.عاشوراخورشید فروزانى است که ابرهاى تیره و تار ستم ، هرگز توان

پنهان ساختن آن را ندارند.

عاشورا ترتیل آیات قرآن در الواح ابدیت است.عاشورا دست نوازش انسانیت ، بر سر بی پناهان

است .عاشورا قلب تپنده دادخواهان است، در محکمه ی بشریت.عاشورا نفی همه ستم ها و

پلیدیها و پستی ها و فجورها و ظلم ها و حق کشی ها ست

عاشورا، فریادهای شورگستر پیامبران را، دوباره در گوشهای سنگین فرود آورد؛ و خون قرآن را

در قلبهای مرده جاری ساخت. عاشورا؛ جان ها و روانها را از حضور بی حاصل در عرصه ی زندگی

های مذلّت بار بیرون کشید.

غدیر عید مودت والفت

اشک شوق زمانی بر چشمانم جاری شد در غدیر که خداوند در آخرین حجِ آخرین پیام آورش

به جبرئیلْ دستور داد تا آیه ی:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته، و الله یعصمک من الناس

ان الله لا یهدی القوم الکافرین.


ابلاغ نماید..پیامبر به کاروان دستور توقف در کنار ابگیر آرام غدیر داد .گرچه غدیر آبگیری کوچک بود

اما در گستره ی تاریخ، به اقیانوسی وسیع وعمیق  مبدل گردید که امواج جوشان وخروشانش،

 طنین عدالت و صداقت و حکمت ومحبت را در گوش آدمیان نواخت. درغدیر بود که پیامبر

در واپسین روزهای عمر مبارکش بعداز شنیدن أذان وگزاردن نماز بر فراز منبری از جهاز شتر قرار

  گرفت تا پیام مهمّ و تازه الهی را به مردم برساند.

آن حضرت بعد از حمد و ثنای الهی و گرفتن اعتراف از مردم بر انجام امر رسالت و تبلیغ آن ,

دست علی(ع) را بالا برد سه بار فرمود:

 «من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه؛هر کس من مولا(و رهبر) او هستم، علی مولا (و رهبر) اوست.» 

وبعد از این  ایه ی اکما ل ناز ل شد: «الیوم یئس الّذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون

الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً؛

 امروز کافران از دین شما ناامید شده اند.

 بنابراین، از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمتم را برای شما تمام کردم

و راضی شدم که اسلام برای شما دین و آیین باشد.»

ملایک همه شادمان علی بر سریر امامت تکیه زد .آری در غدیر نعمت به اتمام ؛دین به اکمال,

علی به امامت وخداوند به رضایت رسید در غدیر محمد (ص) به فرمان خالق بی همتا چراغی

به روشنایی خورشید  بر فراز راه طولانی مسلمانان  برای همه اعصار وقرون آویخت  .

عید غدیر ؛عید بزرگ مودت والفت ,عید اتمام نعمت مبارک باد

عید قربان تجلی اوج ایمان و عشق


عید قربان آمد و قربان رویش می روم

من گدای اویم ودایم به کویش می روم

عید قربان، عید خودسازی و تهذیب نفس است. عید قربان، روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است؛

عید قربان عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. عید قربان رمز فداکاری و

 از خودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود است .

عید قربان یادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهیم در برابر پروردگار خویش است، آن جا که فرمان حق

براى ذبح اسماعیل صادر شد، وابراهیم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى این فرمان شد و

اسماعیل را به قربانگاه برد. عید قربان تجلی اوج ایمان و عشق است.

عید قربان، جلوه‌ گاه تعبد و تسلیم بر ابراهیمیان مبارک

ولادت حضرت معصومه(س)و روز دختر

تاریخ چشم به راه فاطمه‌ای دیگر است... انتظار به سر می‌آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را

فرا می‌گیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه(س) در فضا ی مدینه جاری می‌شود و کوثر فاطمی،

جوشیدن می‌گیرد. به کوچه باغ‌های حرم تو پناه می‌آورم و در سایه سار ملکوتی آن نفسی تازه

می‌نمایم. کنار نهر استجابت می‌نشینم و قطره‌ای می‌شوم در آبی زلال اشک‌های زائرانت، ضریح

نورانی‌ات را در آغوش می‌گیرم و از بین شبکه‌های آن، مزار مطهر تو را تماشا می‌کنم. باورم

نمی‌شود، آیا به این سادگی به زیارت تو آمده‌ام، تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه

است

خجسته باد میلاد بانوی قدسیه مطهره، فاطمه معصومه علیهاالسلام  وروز دختر ، این فرشتگان

آسمانی که رحمت الهی در افلاک هستند

شجاع‌ترین مظلوم تاریخ

پلک های نیمه بازش آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

 

علی«ع» نخستین کسی است که تسلیم خداوند شد. او شجاع‌ترین مظلوم تاریخ است که

اقیانوس معنا بود.درخت تناور انسانیت و روح عریان عدالت بود. هرگز از اسلام عزیز بد دفاع نکرد

و به همین دلیل، هم اسلام جاودان شد و هم علی«ع». آن ولی خدا خوب می‌دانست که بدترین،

سهمگین‌ترین و پرخطرترین ضربه به یک موضع بد دفاع کردن از آن موضع است. آن امام همام با

ناکثین، قاسطین، مارقین و خشک سران و خشک‌اندیشان مذهبی زمان خود و حتی تاریخ ‌گذرای

از آن زمان تا انقراض عالم که جلوتر از بینی خود را ندیده و نمی‌بینند به مبارزه پیگیر برخاست و

به دلیل همین جهت‌گیری و ایستایی و پافشاری بود که آخر الامر به دست همان شخصیت‌های

مطرود از منظر علی(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید. او در خطبه 37 از نهج‌البلاغه چنین

می‌فرماید: «هنگامی که همه سستی ورزیدند به کار پرداختم و آن گاه که همه پنهان شدند، خود

را آشکار ساختم و چون همه در گفتار ماندند، به گشادگی سخن گفتم و گاهی که همه

ایستادند، به نور خداوند در راه تاختم. آوایم فروتر از همگان و رتبه‌ام برتر از این و آن، در راه

فضیلت، عنان گشاده راندم و مرکب مسابقه را از همه پیش‌تر جهاندم، همانند کوهی ایستاده

بودم که هیچ تندری نتواند او را تکان دهد و هیچ گردبادی نتواند او را بلرزاند. حق نیازمندان را به

ایشان برگرداندم و از نیرومندان حق را بازستاندم. قضای الهی را پذیرفته‌ام و فرمان او را گردن

نهاده‌ام. به خدا قسم من اولین کسی بودم که به پیامبر ایمان آوردم. در کار خود اندیشه کردم و

دیدم پیش از بیعت با او، پیمان طاعت بر عهده دارم. از من برای دیگری میثاق گرفته‌اند، که آنچه

آید بپذیرم و دم بر نیاورم.

 

شهادت مظلومانه مولود کعبه امیر عالم هستی مولای مظلوم عدالت

امیر المومنین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد

 

  ادامه مطلب ...

میلاد یوسف دلها مهدی زهرا


سلام بر تو ای یوسف گم گشته دلها،درها همه به باغ تجلّی باز است؛ به فرصتی بی مثال

از خوش طبعیِ طبیعت. تا چشم کار می کند خجستگی است شادمانی سرور؛دشت های معرفت،

 لباسی از جوانه و باروری تن کرده اند و غنچه های الفاظ محبّت، به فصاحتی گره گشا

 نمایان شده اند. موسم مبارکباد چلچله هاست،فصل نوینی از تقدس هلهله هاست

میلادت مبارک شاهزاده آزادی و عرفان؛میلادت مبارک، شاعر آخرین بیت های آفرینش

میلادت مبارک، ای سخاوت جاری در رگ های زمین، صاحب همه ما ـ صاحب زمین و زمان.

صاحب دل ها امروز تمام خیابان های دلم را چراغانی کرده ام و کوچه هایش را با نام مبارک تو

 آذین بسته ام. امروز دوباره فانوس هزار ساله انتظارم شعله ور شد و تب دیدار تو

 تاب لحظه هایم را بُرید. کاش همه، نیمه شعبان امسالمان را در خیمه سبز تو جمع می شدیم

و در سایه نگاه دلنشینت شادی حضورت را به جشن می نشستیم! سُرور لحظه هامان گرد شمع

 وجود تو رنگی دیگر می گیرد. نگاه کن! حالا سالهاست وقتی که شعبان های منتظر زندگی

مان به نیمه می رسند، عطر نام و یاد تو تمام فضای شهرمان را پر از بوی خوش

گل و اسپند و نور می کند. روز میلاد تو پس از قرن ها هنوز عطر طراوت و

تازگی را به روزهای راکد و منجمد زندگی مان ارزانی می کند

روز میلاد تو، ابتدای سعادت انسان عصر سیمان است. روز میلاد تو، بهار تمام

درختان خشکیده است و بشارت کوچ زمستان در تقویم هزاران ساله تقدیر انسان

  روز میلاد تو، ابتدای شوکت حق است در جهانی که باطل را به حق رنگ می زنند و

 حق را در پیچ و خم هزار لای باطل گم می کنند. تو تجسّم حقیقت حقّی، معیار

کرامت انسانی و نماد هیبت اهالی ایمانی

 

امسال دوباره تمام جاده های منتظر راچراغانی کرده ایم و به تمام قاصدک های شهر سپرده ایم

 که هرگاه عطر حضور تورا احساس کردند، فضای خالی دستان ما را هم پُر از بشارت ظهور کنند 

 و تمامدرختان شهر را گفته ایم برای قیامی عظیم آماده باشند؛ سخت بایستند و سبزبمانند.

به آسمان التماس کرده ایم.سجّاده هامان را رنگ اجابت بخشد و فردای فرج را برای دلهای

دردمندکند. نزدیک  به آسمان التماس کرده ایم غربت طولانی اهل ایمان را بشکند و رؤیت سیمای

نورانی تو را پس از سال ها انتظار وبی کسی جلای چشم های مشتاق و منتظر گرداند

به آسمان التماس کرده ایم این آخرین شعبان انتظار تو باشد.