پاییز

پاییز
سرد و بی رحم نیست
فقط
جسارت زمستـان را ندارد
ذره ذره زرد می کند
اندک اندک جان می سِتاند
قطره قطره می گِریاند
پاییــــز سرد نیست
نامـــهربان است
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام از سر دلتنگی ویاد عزیزانم
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم

برای من فصل باریدن اشکها…

فصل بغض های در گلو مانده است

این روزها هوای زندگیم سخت پاییزیست