عاشورا تجلّی ظهور است



عاشورا عینیت حضور وتجلّی ظهور است.عاشورا مفسر ومکمل ونقطه اعلای  عروج است؛ اگر معراج احمد ازمسجد الحرام تامسجد الاقصی(سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی) در شبی  مایه تحیرملائک  درگاه ربوبی می گردد ؛ عروج عاشقانه  و آگاهانه وعاقلانه امام حسین(ع) از صحرای خشک وتشنه ی کربلا، که با بذل جان واهدای تمام هستی و نیستی خویش بی هیچ شک وریبی همراه است , حیرت پیامبر خاتم را وتمامی مخلوقات را برمی انگیزد وحدیث وصال را به نیکویی می سراید و عبودیت و بندگیِ ذات حق  و حرکت و قیام در راه خدا را برای تمامی تاریخ ثبت می نماید.

 عاشورا درس رهیدن ازتمامی خویش وبه سوی معشوق شتافتن است عاشورا درس نثار و ایثار در همه ابعاد و ساحتهای وجودی به همه سالکان کوی دوست و عاشقان روی محبوب است.

عاشورا آیینه تمام نمای عشق، شیدایی است که رابطه عارفانه و پیوند عاشقانه مرید و مراد و عاشق ومعشوق را به زیبایی تمام منعکس می نماید ونشان می دهد که چون راهی سرمنزل معشوق گردی عقل در مسلخ عشق قربانی می گردد وشناخت یار مبدل به شهود  دلدار می شود تاسرمشق و الگویی از کمال طلبی و جمال پرستی برای تمامی قرون گردد

ادامه مطلب ...

غروبت را باور ندارم

باز دلم گرفته وسخت بی قرارم ؛بی قرار رویت روی ماهت با آن لبخندهای همیشگی بر لبانت؛

برادرم ! امروز مرا به جان تو قسم دادند ؛ این است که نه من بلکه دیگران هم غروب نابهنگامت را باور ندارند .

چگونه می توان غروبت را باور کرد؟ لحظه های نبودنت را ؟در حالیکه هنوز عطر شامه نواز وجودت در انجماد خاطره های دوران کوتاه عمرت پیچیده .

چگونه می توان غروبت را باور کرد؟ بدان سان که هنوزخورشید وجودت تابش انوار طلوعت را کامل نکرده بود.

چگونه می توانم رخت بلند آه را در غم فراقت

بر قامت یلدای ایام بی تو نپوشانم

و حجاب  تاب وتحمّل را

بر سینه ی داغ خورده ام پاره نکنم ؟

ادامه مطلب ...