شجاع‌ترین مظلوم تاریخ

پلک های نیمه بازش آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

 

علی«ع» نخستین کسی است که تسلیم خداوند شد. او شجاع‌ترین مظلوم تاریخ است که

اقیانوس معنا بود.درخت تناور انسانیت و روح عریان عدالت بود. هرگز از اسلام عزیز بد دفاع نکرد

و به همین دلیل، هم اسلام جاودان شد و هم علی«ع». آن ولی خدا خوب می‌دانست که بدترین،

سهمگین‌ترین و پرخطرترین ضربه به یک موضع بد دفاع کردن از آن موضع است. آن امام همام با

ناکثین، قاسطین، مارقین و خشک سران و خشک‌اندیشان مذهبی زمان خود و حتی تاریخ ‌گذرای

از آن زمان تا انقراض عالم که جلوتر از بینی خود را ندیده و نمی‌بینند به مبارزه پیگیر برخاست و

به دلیل همین جهت‌گیری و ایستایی و پافشاری بود که آخر الامر به دست همان شخصیت‌های

مطرود از منظر علی(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید. او در خطبه 37 از نهج‌البلاغه چنین

می‌فرماید: «هنگامی که همه سستی ورزیدند به کار پرداختم و آن گاه که همه پنهان شدند، خود

را آشکار ساختم و چون همه در گفتار ماندند، به گشادگی سخن گفتم و گاهی که همه

ایستادند، به نور خداوند در راه تاختم. آوایم فروتر از همگان و رتبه‌ام برتر از این و آن، در راه

فضیلت، عنان گشاده راندم و مرکب مسابقه را از همه پیش‌تر جهاندم، همانند کوهی ایستاده

بودم که هیچ تندری نتواند او را تکان دهد و هیچ گردبادی نتواند او را بلرزاند. حق نیازمندان را به

ایشان برگرداندم و از نیرومندان حق را بازستاندم. قضای الهی را پذیرفته‌ام و فرمان او را گردن

نهاده‌ام. به خدا قسم من اولین کسی بودم که به پیامبر ایمان آوردم. در کار خود اندیشه کردم و

دیدم پیش از بیعت با او، پیمان طاعت بر عهده دارم. از من برای دیگری میثاق گرفته‌اند، که آنچه

آید بپذیرم و دم بر نیاورم.

 

شهادت مظلومانه مولود کعبه امیر عالم هستی مولای مظلوم عدالت

امیر المومنین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد

 

  ادامه مطلب ...

بغض تنهایی

 

امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند …


چشمانم بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد …


آخ که چقدر تنهایم … دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم


بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته


شده است …


رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته …. پیر


تنها…. تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های


دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ….


اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی


دوباره ای است … پس برگرد … عاشقانه برگرد

بغض تنهایی نوشته ای زیبا  از مدیر محترم وب سایت

                                  

 

 از خدای سبحان سلامتی وجودشان را ،ورسایی قلمشان را، خواهانم.