بغض تنهایی

 

امشب بغض تنهایی من دوباره می شکند …


چشمانم بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد …


آخ که چقدر تنهایم … دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم


بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته


شده است …


رو به روی آینه نشسته ام آیا این منم ؟ شکسته …. پیر


تنها…. تو با من چه کردی ؟ شاید این آخری زمزمه های


دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت ….


اما منتظرم انتظار دیدن دوباره ی تو برای من زندگی


دوباره ای است … پس برگرد … عاشقانه برگرد

بغض تنهایی نوشته ای زیبا  از مدیر محترم وب سایت

                                  

 

 از خدای سبحان سلامتی وجودشان را ،ورسایی قلمشان را، خواهانم.