انسانیت

انسانیت حالت تعالی روح وعصاره ی فضایل اخلاقی است .وانسان را آن

هنگام انسان نام نهند که دارای این فضیلت مهم اخلاقی باشد  .از این رو

تفاوت انسانها در همین است وگرنه از نظر جسمانی وشکل ظاهری

تفاوت چندانی با هم ندارند.انسانیت را باید کسب کرد وآموخت ؛گاهی

ممکن است آنچه را که بدست آورده ایم همانند مالی ومکنتی ویا اسمی

وشهرتی ویا  مقام ومدرکی باعث سقوط  ما از انسانیت شود .لذا باید

سخت مواظب توفیقات ظاهری واعمال ورفتار خویش باشیم.

اما به نظر  من:

 

انسانیت رفتار بچه ای است که وقتی رفت و دید در یخچال چیزی

نیست،نگاهی به پدرش انداخت دید سرش پایینه،شیشه آب را برداشت و

گفت چقدر تشنه ام بود بابا.

انسانیت در زیارت کعبه شخصی است که خالصانه وبی سر وصدا به مکه

می رود بعد از دوماه دوستش از او می پرسد که مدتی نبودی می گوید

به سفری دور رفته بودم.

انسانیت در اشکهای معلمی است که چون  دانش آموزش برای آمدن

مادرش به مدرسه به او می گوید که مادرم مریض است وخون از گلویش

بیرون می ریزد اما پدرم قول داده که سر ماه هم مادرم را به بیمارستان

ببرد وهم برای من دفتر بخرد ناخود آگاه شروع به گریه کردن می نماید.

انسانیت در استعفای رییسی است که چون توانایی لازم را برای کار

محوله ندارد از ریاست کنار می رود.

انسانیت درنگرانی دوست ورفیقی است که بخاطر غیبت یک روزه رفیقش

تمامی جا ومکانها( بیمارستانها ؛ نهادهای انتظامی وامنیتی و...)  را با

اظطراب تمام گشته وچون او را به سلامت می یابد سجده شکر بجا می

آورد.

انسانیت درقلب خواستگاری است که بدون توجه به سخنان سخیف

اطرافیان وبه ثروت ومکنت وزیبایی دختر موردعلاقه تمامی موانع را بر میدارد وبا

او ازدواج می کند.

انسانیت در بخشیدن شهریه جوان دانشجویی است که چون پدر

همکلاسیش را بیمار می بیند  همراه با دوستش بجای دانشگاه برای

معالجه وی راهی بیمارستان می شود.

همه ی اینها انسانیتند  لیکن  انسانیت  خیلی بیشتر از اینهاست مانند:

شما بگوییـــــــــــــــــــد: